یک تجربه

با تشکر از دوست خوبمون جناب آقای محمدرضا دهکردی عزیز، که لطف کردن و این تجربه رو برای ما ارسال کردن.
---
چند سال پیش با قانون جذب آشنا شدم، خیلی با افکارم جور بود.
دلم میخواست یک تاکسی نو ازکمپانی تحویل بگیرم. از آنروز بطورمرتب تاکسی روآ زرد رنگی را مجسم کردم که داخل حیاط پارک کردم وگاهی میرفتم و سوارش میشدم. دست به روکش طوسی رنگ صندلی هاش میکشیدم و بوی نوی روکش داشبورت رو قویا استشمام میکردم و... انگار که واقعا این تاکسی رو داشتم !
یه روز از رادیو شنیدم هرکس با خودرو شخصی مسافرکشی میکنه باید باین آدرس بره ثبت نام کنه. شدم تاکسی ویژه، سه ماه بعد گفتند بیا برای تعویض، اسم ماشینت رو بنویس! فقط برای پراید و پژو روآ میتونید بنویسید! سه ماه بعد دقیقا همان تاکسی رو باتمام مشخصاتی که درتصور داشتم، تحویل گرفتم.
(استمراردرخواست) (اعتماد بی چون چرا به کاینات) (سپردن به او و کناررفتن ازسر راهش)

دوستی دارم که بارها در تست آیین نامه رانندگی رد میشد او را با قانون جذب و کاینات آشنا کردم و او چند روز بعد گفت: همانطور که یادم دادی، قبولی درآیین نامه، خرید اتومبیل و یافتن شغلی که آرزویش را دارم را در ذهن خود بتصویر کشیده ام! پرسیدم چطور یکباره تا این اندازه ایمانت به موضوع قوی شده؟ گفت: سه روز تمام دوستی را که بیست و سه سال ندیده بودم در ذهنم در حال مسافرت بسمت منزلمان میدیدم طوریکه هرکس زنگ منزل را میزد، میگفتم: در حیاط رو باز کنید منتظر امیرم! باورت نمیشه بعد از سه روز امیر اومد اون هم با همون قیافه ای که تصور کرده بودم! حالا ایمانم به این راز موفقیت از تو هم بیشتره! امروز دوستم، علیرضا کاکاوند ساکن بروجرد خیابان سعدی طی ششماه به هرسه خواستهء خود رسیده و یک مُبلغ آتشین برای معرفی کاینات در راس آن قدرت لایتناهی خداوند یکتاشده!
---
دوستان خوبم، هر تجربه‌ای می‌تونه به باور ما به قانون جذب کمک کنه، خوشحال میشم که من منتشر کننده تجربیات گرانقدر و زیبای شما باشم.
با تشکر از همه شما دوستان عزیزم که من رو در این مسیر یاری می‌کنید.
#راز #راز_خوشبختی #یک_تجربه